وبسایت خبری کوردنیوزر،خبرها و رویدادهای ایران و جهان و مناطق کردنشین را در معرض دید بازدید کنندگان وکاربران محترم قرارمیدهد.ولازم به ذکراست وبسایت کوردنیوزکاملامستقل و وابسته به هیچ یک از جناحهای سیاسی نمیباشد. باتشکر مدیر وبسایت :علیرضاحسینی سقز
اخبار بانه
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 7:35 | بازدید : 5724 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

اخبار و رویدادهای خبری بانه

۲۹/۱۰/۹۰

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


درآمدهاي ساخت و ساز براي شهرداري بانه
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 7:35 | بازدید : 4123 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

 شهردار بانه:
درآمدهاي ساخت و ساز براي شهرداري بانه هزينه است

Image Hosted by Free Picture Hosting at www.iranxm.com
شهردار بانه گفت: اگر چه ساخت و سازها زمينه را براي ايجاد درآمد شهرداري فراهم کرده است اما اين درآمدها پايدار نيست و از يک طرف موجب افزايش هزينه‌هاي شهرداري شده است.
نژاد جهاني در گفت‌وگوي تفصيلي با خبرنگار فارس ، از اين شهر به عنوان شهري تاريخي نام برد و اظهار داشت: بانه در تاريخ قديمي آن دو بار به کلي سوخته و دوباره از نو شکل گرفته است.
جهاني با بيان اينکه روند توسعه بانه از سال 73 شکل جدي به خود گرفته است، خاطرنشان کرد: اين توسعه اگر چه به شکل ارگانيک و برنامه‌ريزي نشده بود اما اقتصادي غيررسمي و تعريف‌نشده‌اي در آن به وجود آمد.
وي افزود: مشخصه تجاري و مبادلات اقتصادي در بانه به گذشته برمي‌گردد تا جايي که وجود 100 ساله گمرک در اين شهرستان حکايت از اين مسئله دارد و همين امر موجب شده تا تجارت و فعاليت‌هاي اقتصادي در اين شهر به شکلي تقويت شده و زمينه توسعه آن فراهم شود.
به گفته شهردار بانه، امنيت پايدار در اين شهرستان ديگر مولفه رونق تجارت در بانه است به طوري که به وجود مرزي بودن اما از امنيت ويژه‌اي نسبت به کشور برخورداريم.
وي همچنين از کمک و مشارکت‌هاي مردمي به عنوان زمينه‌هاي ديگر توسعه بانه نام برد و حمايت‌هاي مادي و معنوي مردم و نوع‌دوستي آنان را سرمايه عظيم شهر بانه خواند.
جهاني اضافه کرد: همسو شدن دولت و کمک‌هاي مردمي بسترساز توسعه همه جانبه بانه است و در ايجاد زيرساخت‌ها و تبديل اين شهر به يک شهر نمونه در کشور مولفه‌اي تاثيرگذار خواهد بود.  
* تخلف در پروانه ساخت و ساز مشکل اساسي شهرداري بانه است
شهردار بانه با اشاره به افزايش ساخت و سازها در اين شهر، گفت: مشکل اساسي بانه برخلاف ساير شهرها ساخت ‌و سازهاي بدون پروانه نيست بلکه تخلف در پروانه ساخت و ساز است.
وي اظهار داشت: تخلف در پروانه ساخت و سازها در بانه را ناشي از نيازهاي مردم، اشکال در طرح‌هاي جامع و تفضيلي و اجراي قانون توسط شهرداري‌ها است و بخشي نيز به مردم و ساختار اقتصاد غيررسمي برمي‌گردد.
شهردار بانه با بيان اينکه اکنون 12 درصد از جمعيت شهر بانه در سکونتگاه‌هاي غيررسمي زندگي مي‌کنند، افزود: بديهي است که شهرداري به تنهايي پاسخگوي ساخت و سازهاي غيررسمي نيست.
وي از آغاز حرکت‌ها و اقداماتي در زمينه جلوگيري از ساخت و سازهاي غيررسمي در بانه خبر داد و تصريح کرد: سکونتگاه‌هاي غيررسمي اين شهر به پنج محله تقسيم شده و کارگروه معماري و شهرسازي هم آن را تصويب کرده است.
 * درآمدهاي ساخت و ساز براي شهرداري هزينه است

جهاني ادامه داد: اگر چه ساخت و سازها زمينه را براي ايجاد درآمد شهرداري بانه فراهم کرده است اما اين درآمدها پايدار نيست و از يک طرف موجب افزايش هزينه‌هاي شهرداري شده است.
شهردار بانه درآمدهاي ناشي از ساخت و سازها را هزينه براي شهرداري خواند و گفت: ساختار شهرداري از نظر قوانين، مديريت و پرسنل بايد به سمتي برود که از اين ظرفيت براي نهادينه سازي و پايدارسازي درآمدها استفاده شود.
 * زيرساخت‌هاي ايجاد درآمد پايدار شهرداري بانه فراهم است
وي در ادامه به اجراي طرح‌ها و پروژه‌هاي درآمدزا توسط شهرداري و اشتراکي با بخش خصوصي اشاره کرد و مجتمع تجاري و فرهنگي بهشت و پارکينگ طبقاتي را از جمله پروژه‌هاي مشترک شهرداري عنوان کرد.
به گفته شهردار بانه، مجتمع مشترک بهشت شهرداري داراي 3.5 طبقه تجاري، 2.5 طبقه پارکينگ، يک طبقه شهربازي سرپوشيده، يک طبقه رستوران و سينما و يک برج اداري با 24 واحد در قالب 6 طبقه اضافي به مساحت بيش از 4 هزار مترمربع و 30 ميليارد تومان سرمايه‌گذاري است.
وي ساخت پارکينگ طبقاتي و پنج طبقه مجتمع تجاري آفتاب درخشان و پارکينگ طبقاتي و دو طبقه مجتمع تجاري را دو پروژه مشترک شهرداري بانه خواند و گفت: پروژه آفتاب درخشان با 17 ميليارد تومان سرمايه‌گذاري و 70 درصد پيشرفت فيزيکي و ديگري با 30 درصد پيشرفت فيزيکي در حال انجام است.
جهاني همچنين از ساخت هتل دو ستاره‌اي با مشارکت شهرداري و بخش خصوصي با 51 و 49 درصد سهم شراکت در بانه خبر داد و هدف از ايجاد آن را درآمدزايي پايدار براي شهرداري و پاسخ به نياز قشر متوسط و متوسط به پايين جامعه ذکر کرد.
وي اضافه کرد: مجموعه اقامتي تفريحي دشت سونج و محور تفريحي گردشگري پيرمراد به سورن از ديگر طرح‌هاي شهرداري است که درياچه مصنوعي، کمپ اقامتي، سايت پرواز و تفريحي، شهربازي، بازار روز و پارکينگ را شامل مي‌شوند.
 * کسب رتبه نخست شهرداري بانه در زمينه معرفي فرصت‌هاي شغلي
شهردار بانه همچنين از کسب رتبه نخست شهرداري بانه در زمينه معرفي فرصت‌هاي شغلي در نمايشگاه اخير دستاوردهاي شهرداري‌هاي کشور در تهران خبر داد و گفت: اين موفقيت نتيجه تلاش همکاران شهرداري است.
جهاني تلاش براي معرفي فرصت‌هاي شغلي و جذب سرمايه‌گذار را از وظايف هر شهردار و مجموعه مسئولان در اين دستگاه خواند و تصريح کرد: اين اساسي‌ترين نکته‌اي است که شهرداران به آن اعتقاد دارند و در شهرداري بانه اولويت برنامه‌هاست.
وي تعريف مرز رسمي و ايجاد منطقه ويژه اقتصادي در شهرستان بانه را که در مرحله اجرايي قرار دارد، زمينه‌اي براي ايجاد درآمدي پايدار دانست و گفت: اين موضوع بزرگ‌ترين فرصت براي پايدار کردن درآمدهاي شهرداري بانه است.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


۷/۱۰/۹۰
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 7:35 | بازدید : 4494 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

اخبار بانه ۷/۱۰/۹۰

معرفي 7 منطقه نمونه گردشگري در بانه

فرماندار بانه:
مسئولان اداره‌ها بايد بي طرفي خود را نسبت به کانديداهاي انتخابات اعلام كنند

مدير جهاد کشاورزي بانه خبرداد:
اتمام عمليات اجرايي طرح توسعه باغات بانه

دهمين جشنواره سراسري داستان بانه برگزار مي‌شود

راهيابي معلم بانه‌اي به مرحله كشوري جشنواره آداب و مهارت‌هاي زندگي اسلامي

خدمات رايگان مشاوره در مركز هادي بانه ارائه مي‌شود

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تواناییهای سقز و بانه
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 7:35 | بازدید : 4963 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

نظری اجمالی بر تواناییهای سقز و بانه

 محمد سلیم زهرابی*
کردپرس: شهرستان بانه یکی از شهرستانهای آباد استان کردستان است و به علت مجاورت با مرز عراق به یکی از کانونهای تجاری استان و حتی کشور تبدیل شده است.

شهرستان بانه یکی از شهرستانهای 9 گانه استان کردستان است که مساحت آن 1425 کیلومتر مربع و بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1385 جمعیت کل شهرستان بانه 116773 نفر می باشد.

بانه در مرز ایران و عراق است که به واسطه هم مرز بودنش با عراق از موقعیت تجاری خوبی برخوردار است  ولی مشکلاتی از قبیل جاده پرپیچ و خم و نبود پارکینگهای طبقاتی و مراکز رفاهی در محمدوه بازار و خیابانهای کوچک باعث شده است که تا شهرهای اطراف به خود آیند تا از این موقعیت برای کشاندن میهمانان به شهر خود تلاش کنند.

اکنون شهرستان بانه یکی از شهرستانهای آباد استان کردستان است و به علت مجاورت با مرز عراق به یکی از کانونهای تجاری استان و حتی کشور تبدیل شده است.

قیمت بسیار ارزان کالا و مراکز تجاری متعدد و افزایش آنها در سایه امنیت حاکم بر منطقه و آب و هوای مطبوع و مناظر زیبا شرایطی را برای تبدیل شدن بانه به یکی از قطبهای گردشگری کشور مهیا نموده است.

در ادامه باید به بازارچه مرزی سیران بند اشاره کرد که دومین بازارچه مرزی استان می باشد و در فاصله 18 کیلومتری از شهر بانه قرار دارد و فعالیت خود را در اولین سال تاسیس با 600 نفر پیله ور آغاز کرد که در اثر ضعف مالی به 80 نفر در سال 80 تنزل پیدا کرد ولی علی الرغم کاهش تعداد افراد در حجم مبادلات به ویژه صادرات روندی صعودی داشته است و باتوجه به این که بازارچه از پتانسیل خوبی برای تبدیل شدن به یکی از مهمترین مراکز تجاری و اشتغالزایی برخوردار می باشد، نیازمند توجه هر چه بیشتر مسئولین است.

شهرستان سقز نیز دومین شهر از لحاظ وسعت و جمعیت در استان کردستان می باشد و همچنین یکی از تاریخی ترین شهرهای کشور است. از لحاظ صنعتی بعد از سنندج و قروه در رتبه سوم قرار گرفته و علیرغم پتانسیلهای فراوان آن در بخش صنایع تبدیلی و معادن بخش صنعتی سقز به موازات توسعه صنعتی کشور و استان توسعه نیافته است و نیازمند اقدامات بیشتری در این خصوص می باشد.

از مزایای سرمایه گذاری در شهرستان سقز می توان به موقعیت استراتژیک و موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن در مسیر جاده شمال به جنوب اشاره کرد که دارای موقعیت ویژه ای است.

بازارچه مرزی سیف واقع در 60 کیلومتری سقز – مریوان که در سال 1377 فعالیت خود را آغاز کرد یکی از مهمترین مراکز اشتغالزایی در منطقه طی سالیان گذشته بوده است و علی رغم کمبودها و محدودیتهای فراوان رفاهی در آن از فعالیت خوبی برخوردار می باشد که امید است در آینده نزدیک از تمام پتانسیل آن جهت اشتغال و توسعه اقتصادی با مدیریت صحیح و کارا استفاده گردد.

zohraby.mihanblog.com

*فوق لیسانس مدیریت بازرگانی  

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


هتل ها و مراکز اقامتی بانه
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 7:35 | بازدید : 5654 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

آدرس و شماره تلفن هتل ها و مراکز اقامتی بانه

هتل سامان ابتدای بلوار سردشت 08754225454
هتل ستاره طلائی ميدان جهاد- خيابان هژير – هتل ستاره طلايي 08754220740
هتل شار میدان گاز - ابتدای بلوار بلال حبشی 08754222113
مهمانپذیر باران میدان فرمانداری-خیابان شاهد-اماکن سابق 08754266690
مهمانپذیر مروتی میدان امام 08754260242
مهمانپذیر جباری خیابان امام - بالاتر از مسجد جامع 08754260400
مهمانپذیر محمد پور خیابان امام - پاساژ محمد پور 08754268163
مهمانپذیر سعدی ميدان امام- خ امام 08754267545
خانه معلم میدان قدس،خیابان انقلاب جنوبی ،کوچه ضلع جنوبی مسجد جامع 08754266264

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


رقاصه هاوخوانندگان عرب ازبغدادوديگرنقاط عراق درصف پذيرش كافه بارهاي كردستان وچيني هارقيبان اصلي اعراب
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 5:25 | بازدید : 7649 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )


جنوب كردستان،كانون جديد تفريح براي بغداي ها

دويچه وله : بغداد زماني مركز بهترين بارها با برنامه هاي رقص و آواز در عراق بود اما اين شهر پس از ممنوعيت الكل، ديگر جذابيت خود را به عنوان مركزي تفريحي از دست داده است. اينك كردستان مركزكاروتفريح در اين كشور است.

< align=center>

در گذشته رقص زنان در بارها و كلوب هاي بغداد امري متداول و عادي بود. اما اينك ورق برگشته و رقصنده هاي زن در بارها و نايت كلاب هاي كردستان در برابر تماشاگراني كه بيشترشان مرد هستند، پيچ و تاب مي خورند. رونق بارها و كلوب هاي رقص در كردستان كه حكومتي خودگردان دارد، از زماني آغاز شده كه خريد و فروش و عرضه مشروبات الكلي در پايتخت عراق ممنوع شده است.

ممنوعيت الكل در بغداد

دولت عراق از ماه نوامبر ۲۰۱۰ شروع به بستن مغازه ها و رستوران هايي كرده كه در آنها مشروب الكلي عرضه مي شود. به موازات اين، خريد و فروش الكل نيز در پايتخت عراق به طور كلي ممنوع اعلام شده است. اين اقدام ها موجب از رونق افتادن زندگي شبانه در بغداد و انتقال اين رونق به جنوب كردستان شده است. بسياري از هنرمندان، نوازندگان، رقصندگان و ميهمانان كافه ها و بارها از بغداد به اين شهرها رفته اند.

حميد صالح، فارق التحصيل دانشگاه موسيقي بغداد مي گويد: «بغداد ديگر جذابيتي ندارد. نوشيدن الكل، موسيقي و رقص ممنوع است و هيچگونه تفريحي نمي توان كرد. ديگر فضايي بسيار مذهبي بر شهر حاكم است.» حميد صالح اينك به كردستان مهاجرت كرده و در آنجا در كلوبي شبانه، تنبك و عود مي نوازد. او مي گويد: «اينجا مي توانم ساز بزنم و در عين حال احساس امنيت داشته باشم.»

مركزي جديد براي تفريح كردن

صحنه اي از زندگي شبانه بغداد در دهه ۱۹۹۰ميلادي

در دهه ۷۰ و ۸۰ ميلادي زندگي شبانه در بغداد در سراسرعراق شهرت زياد

موضوعات مرتبط: اجتماعي , ,

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


عشق چبه؟
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 5:25 | بازدید : 5668 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
سر کلاس درس معلم پرسید: هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه ؟
هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می
کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که
اشک تو چشاش جمع شده بود.
لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید.
بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و …
 
گفت: لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه ؟
لنا با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت: عشق ؟
دوباره یه نیشخند زد و گفت: عشق … ببینم خانوم معلم شما تابحال کسی رو
دیدی که بهت بگه عشق چیه ؟
معلم مکث کرد و جواب داد: خب نه ولی الان دارم از تو می پرسم …
 
لنا گفت: بچه ها بذارید یه داستانی رو از عشق براتون تعریف کنم تا عشق رو
درک کنید نه معنی شفاهیشو حفظ کنید …!
و ادامه داد: من شخصی رو دوست داشتم و دارم از وقتی که عاشقش شدم با خودم
عهد بستم که تا وقتی که نفهمیدم از من متنفره بجز اون شخص دیگه ای رو توی
دلم راه ندم برای یه دختر بچه خیلی سخته که به یه چنین عهدی عمل کنه.
گریه های شبانه و دور از چشم بقیه به طوریکه بالشم خیس می شد اما دوسش
داشتم بیشتر از هر چیز و هر کسی حاضر بودم هر کاری براش بکنم هر کاری …
من تا مدتی پیش نمی دونستم که اونم منو دوست داره ولی یه مدت پیش فهمیدم
اون حتی قبل ازینکه من عاشقش بشم عاشقم بوده چه روزای قشنگی بود sms بازی
های شبانه صحبت های یواشکی ما باهم خیلی خوب بودیم عاشق هم دیگه بودیم از
ته قلب همدیگرو دوست داشتیم و هر کاری برای هم می کردیم من چند بار دستشو
گرفتم یعنی اون دست منو گرفت خیلی گرم بودن عشق یعنی توی سردترین هوا با
گرمی وجود یکی گرم بشی عشق یعنی حاضر باشی همه چیزتو به خاطرش از دست بدی
عشق یعنی از هر چیزو هز کسی به خاطرش بگذری اون زمان خانواده های ما زیاد
باهم خوب نبودن اما عشق من بهم گفت که دیگه طاقت ندارم و به پدرم موضوع
رو گفت پدرم ازین موضوع خیلی ناراحت شد فکر نمی کرد توی این مدت بین ما
یه چنین احساسی پدید بیاد ولی اومده بود پدرم می خواست عشق منو بزنه ولی
من طاقت نداشتم نمی تونستم ببینم پدرم عشق منو می زنه رفتم جلوی دست پدرم
و گفتم پدر منو بزن اونو ول کن خواهش می کنم بذار بره بعد بهش اشاره کردم
که برو اون گفت لنا نه من نمی تونم بذارم که بجای من تو رو بزنه من با یه
لگد اونو به اونطرف تر پرتاب کردم و گفتم بخاطر من برو …
و اون رفت و پدرم منرو به رگبار کتک بست عشق یعنی حاضر باشی هر سختی رو
بخاطر راحتیش تحمل کنی …!
 
بعد از این موضوع عشق من رفت ما بهم قول داده بودیم که کسی رو توی
زندگیمون راه ندیم اون رفت و از اون به بعد هیچکس ازش خبری نداشت اون فقط
یه نامه برام فرستاد که توش نوشته شده بود: لنای عزیز همیشه دوست داشتم و
دارم من تا آخرین ثانیه ی عمر به عهدم وفا می کنم منتظرت می مونم شاید ما
توی این دنیا بهم نرسیم ولی بدون عاشقا تو اون دنیا بهم می رسن پس من
زودتر می رمو اونجا منتظرت می مونم خدا نگهدار گلکم مواظب خودت باش …!
 
لنا که صورتش از اشک خیس بود نگاهی به معلم کرد و گفت: خب خانم معلم گمان
می کنم جوابم واضح بود …
معلم هم که به شدت گریه می کرد گفت: آره دخترم می تونی بشینی
 
لنا به بچه ها نگاه کرد همه داشتن گریه می کردن ناگهان در باز شد و ناظم
مدرسه داخل شد و گفت: پدرو مادر لنا اومدن دنبال لنا برای مراسم ختم یکی
از بستگان …
لنا بلند شد و گفت: چه کسی ؟
ناظم جواب داد: نمی دونم یه پسر جوان
دستهای لنا شروع کرد به لرزیدن پاهاش دیگه توان ایستادن نداشت ناگهان روی
زمین افتاد و دیگه هم بلند نشد …!
 
آره لنای قصه ی ما رفته بود رفته بود پیش عشقش و من مطمئنم اون دوتا توی
اون دنیا بهم رسیدن …
 
لنا همیشه این شعرو تکرار می کرد :
 
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟ خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
 
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟ آغاز کسی باش که پایان تو باشد.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مصاحبه اشپیگل با مهدی کروبی
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 5:25 | بازدید : 5018 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
 

این دولت تا می‌تواند به نارضایتی مردم دامن می‌زند. به همین دلیل مردم با وجود همه نگرانی‌ها، در تاریخ اعلام شده بر ضد سیاست خارجی تهاجمی و سیاست اقتصادی فلاکت‌بار اعتراض خواهند کرد. من از این‌که باز هم قربانی خواهیم داد متأسفم. شما نمی‌توانید تصور کنید که من تا چه اندازه از این بابت متأثرم. ولی آخر چه کار کنیم؟ تسلیم شویم؟ نه! اگر ما از مردم بخواهیم که در خانه بمانند، در این صورت به شدت مأیوس خواهند شد. مردم می‌خواهند که ما به آن‌ها دل و جرأت بدهیم و بگوییم: نترسید! به خیابان بروید! 
ین گفتگویی است که مجله اشپیگل در گزارش شماره ۲۶ آوریل زیر عنوان «جمهوری وحشت» به آن اشاره کرده بود و روز ۲۸ آوریل در سایت این مجله، اشپیگل آنلاین، منتشر شد. ترجمه متن کامل این گفتگو در اختیار علاقمندان قرار می‌گیرد. اشپیگل آنلاین در مقدمه می‌نویسد: «رژیم ایران وی را زیر نظر دارد لیکن مهدی کروبی، این روحانی اصلاحات، هراسی به دل راه نمی‌دهد. رهبر برجسته اپوزیسیون در گفتگو با اشپیگل آنلاین درباره شکنجه و تجاوز در زندان‌ها و هم چنین اعتراضات جدید به مناسبت سالگرد تقلب در نتیجه انتخابات سخن می‌گوید.»

اشپیگل: آقای کروبی، در برابر خانه شما دو نگهبان ایستاده‌اند. آیا رژیم شما را در خانه حبس کرده است؟
کروبی:
من اینطور نمی‌گویم چرا که اجازه دارم از خانه بیرون بروم. ولی آنها حزب من «اعتماد ملی» را ممنوع کرده و دفترم را بستند و روزنامه‌ای را نیز که به همین نام منتشر می‌کردم، توقیف کردند. پلیس مرتب دور و بر من می‌پلکد. هر کس می‌خواهد مرا ملاقات کند، از نماینده مجلس و روشنفکران تا دوستانم، همه مشخصات‌شان ثبت شده و بازجویی می‌شوند و باید حساب کارشان را بکنند.

اشپیگل: آیا فعالیت‌های شما از سوی وزارت اطلاعات کنترل می‌شود؟
کروبی:
در زبان فارسی یک مثال زیبا هست: دیوار موش دارد، موش هم گوش دارد. بنابراین دیوار هم می‌شنود. بعلاوه، رژیم چهارده به اصطلاح محافظ برای من گذاشته و گفته به این دلیل است که اینها مرا «در برابر تروریست‌ها محافظت کنند». ولی وظیفه اصلی این افراد این است که اطلاعات جمع کنند. وقتی مدتی پیش به من حمله شد، این محافظان هیچ کار برای حفظ من نکردند. توصیه می‌کنم اگر روزی من کشته شدم، اول از همه این را بررسی کنید که مبادا قاتل از همین محافظان دور و بر من باشد!

اشپیگل: با وجود فشارهای شدید در چند ماه گذشته، شما هنوز شوخ طبعی خودتان را حفظ کرده‌اید.
کروبی:
آیا باید بگذارم مخالفانم مرا فرسوده کنند؟ نه! من در دوران شاه زندانی بودم. با امام خمینی برای این انقلاب مبارزه کردم. این حکومت فرزند من است و تا زمانی که زنده هستم نمی گذارم از من بگیرند.

 اشپیگل: بسیاری از افراد به دلیل هراسی که دارند، نمی‌توانند فشار رژیم را مانند شما تحمل کنند.
کروبی:
بله، روی مردم خیلی فشار هست و می‌ترسند. مردم می‌دانند نیروهای انتظامی و شبه نظامی به ادای کدام تکلیف بر ضد آنان موظف شده‌اند. مردم می‌دانند اگر مخالفت کنند چه بلایی بر سرشان خواهد آمد: شغل و مقام‌شان را از دست می‌دهند، آینده‌شان از دست می‌رود. ضرب و شتم و دستگیری و بازجویی و چیزهایی بدتر در انتظارشان است. به همین دلیل است که این قدر همه چیز آرام شده است.

اشپیگل: آیا بر سر این حرفتان که مخالفان زندانی تا حد مرگ شکنجه شدند، می‌مانید؟
کروبی:
البته من خودم شاهد این اعمال نبودم اما به منابعی که این اطلاعات را به من رسانده‌اند، اعتماد دارم. من از چهار مورد مرگ خبر دارم که بر اثر شکنجه بوده است.جوانترین پسرم را خیلی اذیت کردند

اشپیگل: رژیم که اینقدر ادعای فضیلت می‌کند بیش از همه از این ادعای شما خشمگین شده که گفتید زندانیان مورد تجاوز قرار گرفتند.
کروبی:
من پنج مورد را می‌دانم: سه زن و دو مرد که به آنها تجاوز شده است. هر تهدیدی هم بکنند من روی حرف خودم می‌مانم. به همین خاطر در نماز جمعه به سوی من حمله کردند. ولی آیا باید به این دلیل از چیزی که می‌دانم، برگردم؟

اشپیگل: رویدادهای درون زندان‌ها آدم را با وحشت به یاد دوران بد محمدرضا شاه پهلوی می‌اندازد.
کروبی:
دو تفاوت بین این دو دوران وجود دارد: یکی اینکه در دوران شاه «کارشناسان» روی قاعده شکنجه می‌کردند. امروز اما اینطور نیست و این موارد شامل خلاف‌ها و رفتار بیمارگونه افرادی می‌شود که خارج از دستور رؤسای خود عمل کرده‌اند. دیگر اینکه، در دوران شاه، بر خلاف امروز، دست کم می‌شد آشکارا برای قربانیان به سوگواری نشست. این کار روح مردم را تسکین می‌بخشید.

اشپیگل: آیا می‌ترسید از اینکه خودتان نیز قربانی این شکنجه‌گران شوید؟
کروبی:
خیر، برای اینکه ما نظام شکنجه‌گران نداریم. تازه، من شاگرد امام خمینی هستم که سه چیز شعارش بود: استقامت، شرافت و مبارزه.

اشپیگل: بسیاری از همکاران شما را مدتهاست دستگیر کرده‌اند. آیا منتظر موقع مناسب برای دستگیری شما نیستند؟
کروبی:
اینقدر آدم دستگیر کرده‌اند که من نمی‌توانم تعدادشان را بگویم. فکر می‌کنم پنجاه تن از همکاران مرا برده‌اند که مهمترین آنها مدیر وبلاگ من بود. جوانترین پسرم را که سی و هفت سال دارد به شدت اذیت کردند.

اشپیگل: آیا حسین موسوی، نخست‌وزیر پیشین که مانند شما در برابر محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ۱۲ ژوئن سال گذشته شرکت کرد و خیلی‌ها بر این باورند که وی پیروز واقعی انتخابات بوده است، جانب شما را دارد؟

 کروبی:ما هنوز با هم تماس تنگاتنگ داریم، به همدیگر می‌نویسیم و تلفن می‌زنیم. برای گفتگوی‌های مهم همدیگر را دست کم یک بار در ماه ملاقات می‌کنیم. مشاوران ما یکدیگر را ملاقات می‌کنند. موسوی و من برای یک هدف مشترک فعالیت می‌کنیم: ما یک نظام دیگر نمی‌خواهیم چرا که قانون اساسی ما آزادی عقیده و دمکراسی راتضمین می‌کند. ما می‌خواهیم که این حقوق تحقق پیدا کند.

اشپیگل: از جنبش اصلاحات اما هیچ خبری نیست.
کروبی:
خیابان‌ها آرام شده است. ولی اشتباه نکنید. تفکر اصلاح هر روز بیش از روز پیش گسترش پیدا می‌کند. مردم فقط منتظر یک جرقه‌اند.

اشپیگل: و شما این جرقه را خواهید زد؟
کروبی:
ما به مناسبت سالگرد فراخوان بزرگمان در روز ۱۵ ژوئن (۲۵ خرداد) که طی آن تقریبا سه میلیون نفر علیه تقلب در نتیجه انتخابات تظاهرات کردند، یک فراخوان جدید برای یک گردهمایی مسالمت‌آمیز می‌دهیم و برای کسب مجوز اقدام کرده‌ایم.

اشپیگل: رژیم از ترس یک تظاهرات قدرت‌نمایانه از سوی جنبش شما، برگزاری تظاهرات را ممنوع اعلام کرده است و مطمئنا این ممنوعیت را در آن روز هم لغو نخواهد کرد.
کروبی:
مهم این است که ما مردم را به ادامه تظاهرات بدون خشونت ولی با تمام قوا تشویق کنیم.

اشپیگل: پس خونریزی تازه‌ای برنامه‌ریزی شده است.
کروبی:
این دولت تا می‌تواند به نارضایتی مردم دامن می‌زند. به همین دلیل مردم در تاریخ اعلام شده با وجود همه نگرانی‌ها، بر ضد سیاست خارجی تهاجمی و سیاست اقتصادی فلاکت‌بار اعتراض خواهند کرد. من از اینکه باز هم قربانی خواهیم داد متأسفم. شما نمی‌توانید تصور کنید که من تا چه اندازه از این بابت متأثرم. ولی آخر چه کار کنیم؟ تسلیم شویم؟ نه! اگر ما از مردم بخواهیم که در خانه بمانند، در این صورت به شدت مأیوس خواهند شد. مردم می‌خواهند که ما به آنها دل و جرأت بدهیم و بگوییم: نترسید! به خیابان بروید!

اشپیگل: مگر نفوذ شما و موسوی در جنبش چقدر است؟
کروبی:
آنچه اتفاق افتاد، پیامد نارضایتی‌های انباشته شده بود. تظاهرکنندگان به فراخوان ما برای آزادی پاسخ می‌دهند و آنچه را مطالبه می‌کنند که حق‌شان است.

اشپیگل: ولی علاوه بر این، مطالبات دیگری نیز مطرح می‌شوند، مثلا نظام باید برانداخته شود و یا آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر انقلاب باید استعفا دهد.

کروبی: افراد کمی هستند که تا این حد جلو می‌روند. اکثریت بزرگی می‌گوید که ما یک بار انقلاب کردیم و همان برایمان بس است. ما نمی‌خواهیم یک راه کاملا جدید برویم بلکه می‌خواهیم همان را که هست اصلاح کنیم.

اشپیگل: ظاهرا شورای امنیت سازمان ملل به زودی قطعنامه جدیدی را با تحریم‌های شدیدتر تصویب خواهد کرد تا رژیم را به عقب‌نشینی در مسئله اتمی وا دارد. آیا این قطعنامه مورد تأیید شماست؟
کروبی:
به هیچ وجه. تحریم یک فشار دیگر بر مردم ماست. اگر خارج می‌خواهد به ما کمک کند، بهتر است برای اجرای حقوق بشر فشار بیاورد. ولی راستش ما اصلا به خارج احتیاج نداریم. ما یاد گرفتیم که روی پاهای خودمان بایستیم.

اشپیگل: آیا اصلا لازم است جهان با این رییس جمهوری گفتگو کند؟
کروبی:
این آدم یک مصیبت برای مردم است. ولی به هر حال در این مقام قرار گرفته و نمی‌توان او را نادیده گرفت.

اشپیگل: شما احمدی‌نژاد را به عنوان رییس جمهوری قبول دارید؟
کروبی:
خیر. در نتیجه انتخابات تقلب شد. ولی او در این مقام قرار گرفته و به همین دلیل مسئولیت دارد و باید پاسخگوی اتفاقاتی باشد که روی می‌دهد.

اشپیگل: رهبر انقلاب صحت آن انتخابات را تأیید کرد. کسی که در ریاست جمهوری احمدی‌نژاد تردید می‌کند، رهبری خامنه‌ای را به پرسش می‌کشد.
کروبی:
شما هر طور که دلتان می‌خواهد تفسیر کنید. من میل ندارم درباره رهبر انقلاب چیزی بگویم.

اشپیگل: فکر می‌کنید رهبری کوتاه بیاید؟
کروبی:
من فکر نمی‌کنم احمدی‌نژاد دوره چهار ساله‌اش را به پایان برساند. او هر روز یک بحران تازه درست می‌کند. حتی این مجلس محافظه‌کار هم با او مسئله دارد. نه، وضعیت نمی‌تواند اینطور ادامه پیدا کند.

اشپیگل: آیا هنوز به اینکه حکومت دینی آینده‌ای داشته باشد اعتقاد دارید؟
کروبی:
بله، اما نه حکومت دینی دکتر احمدی‌نژاد. در حکومت دینی من همه آدمها آزادند و دولت توسط مردم انتخاب می‌شود.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مردم کرد
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 5:25 | بازدید : 5442 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
 
سرزمین کردستان

مردم کرد از اقوام ایرانی‌تبار و از نوادگان مادها بنیانگران اولین دولت ایرانی تاریخ، دولت ماد هستند.کردها، در سرزمین کردستان ایران، و بخش جدا شده از سرزمین کردستان ایران، (در جنگ چالدران توسط عثمانی) زندگی میکنند. بخش جداشده از سرزمین کردستان ایران، کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه هم اکنون جزئی از خاک ۳ کشور ترکیه، عراق، و سوریه میباشند که پس از جنگ جهانی اول و نابودی عثمانی با توافق انگلستان، درسال ۱۹۲۳ تاسیس شدند.

جمعیت کردها ۲۵ میلیون تن  برآورد شده‌است که ۵ تا ۷ میلیون تن از آنها در ایران زندگی می‌کنند. بیشتر کردهای ایران در استان‌های آذربایجان غربی، ایلام، کردستان، کرمانشاه، لرستان، گیلان، و خراسان شمالی به سر می‌برند. بقیه آنها در کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه زندگی میکنند.

کردها به زبان‌ کردی، از شاخه غربی زبان‌های ایرانی سخن می‌گویند. زبان کردی دو گویش اصلی سورانی (کردی جنوبی) و کرمانجی (کردی شمالی) دارد. کردی سورانی به دلیل آسانی و پختگی، زبان بیشتر مردم کرد است و آثار ادبی مکتوب کردی نیز به همین زبان نوشته شده‌است. درونمایه بیشتر ترانه‌های کردی حماسی، وصف دلیری مردان در جنگ و شرح صحنه‌های زندگی چادرنشینی است.

بسیاری از دانشمندان، کردها و آذربایجانی‌ها و دیگر اقوام غرب ایران را، یکی از اقوام بازمانده از مادها می‌دانند. بیشتر کردها مسلمان شیعه و اهل سنت هستند و سایر آنان نیز یزیدی، یارسان (اهل حق)، مسیحی و یهودی هستند. کردها اعیاد نوروز، قربان، فطر و جشنهای مولودی را گرامی می‌دارند. نامدارترین فرد کرد، صلاح الدین ایوبی فاتح جنگهای صلیبی و فرمانروای مصر است. از شاعران نامدار کرد مستوره اردلان و مولوی کرد را می‌توان نام برد. امیرنظام گروسی دانشمند و سیاستمدار دوره ناصرالدین شاه قاجار نیز کرد بوده‌است. درودگری، قالی و جاجیم و گلیم بافی (به ویژه قالی بیجار) از صنایع دستی عمده کردها است.


 

  • ۱ تاریخ
  • ۲ جمعیت و سرزمین کردستان
  • ۳ زبان
  • ۴ دین و مذهب
  • ۵ بخش‌های کردنشین ایران
  • ۶ پانویس
  • ۷ مراجع
  • ۸ جستارهای وابسته
  • ۹ پیوند به بیرون
  • ۱۰ نگارخانه

 

 
چند مرد کرد در سال ۱۲۵۲ هجری خورشیدی
 
 

تمام سرزمین کردستان یکی از ایالات ایران بوده‌است. در جنگ چالدران (۱۵۱۴ میلادی) بر اثر شکست ایران در برابر امپراتوری عثمانی بخش بزرگی از کردستان از ایران جدا شد و نصیب امپراتوری عثمانی گردید. امپراتوری عثمانی سالها بر بخش جداشده سرزمین کردستان از ایران، فرمان‌راندند تا اینکه با پایان جنگ جهانی اول و نابودی امپراتوری عثمانی متصرفات آن: سرزمین کردستان، سرزمینهای عربی، آسیای کوچک و بالکان تدریجا تقسیم و یا مستقل گردیدند. بخش جدا شده سرزمین کردستان از ایران، در نقشهٔ جغرافیای امروزی در سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه قرار می‌گیرد.

به طور کلی از بدو تاریخ کوه‌های بالای میانرودان مسکن و جایگاه مردمی بوده‌است که با امپراتوری‌های جلگه‌ها یعنی امپراتوری‌های بابل و آشور در جنگ بوده‌اند و گاه آنها را شکست می‌داده‌اند

مادها پس از ورود به زاگرس اقوام بومی آنجا یعنی کاسی‌ها و لولوبیان و گوتیان و دیگر اقوام آسیانی را در خود حل کردند و زبان ایرانی خود را در منطقه رواج کامل دادند.

منطقه امروزی کردستان در دوران باستان بخشی از امپراتوری آشور را تشکیل می‌داد. آشور بانیپال در سال ۶۳۳ پ م در گذشت. هوخشتره شاه ماد در حمایت از بابل به آشور اعلان جنگ داد. هوخشتره در سال ۶۱۴ پ م از کوه‌های زاگروس گذشت و ضمن تسخیر آبادی‌های آشوری سر راه، شهر آشور پایتخت دولت آشور را در محاصره گرفت. پس از سقوط شهر آشور، نبوپلسر پادشاه بابل به دیدار هوخشتره آمد و در آنجا پیمان دوستی ایران و بابل تجدید شد. در سال ۶۱۳ پ. م. شاه آشور در نینوا بود مادها این شهر را نیز در سال ۶۱۲ پ. م. تسخیر کردند. نبوپلسر رهبر بابلی‌ها به همکاری با ماد روی اورد.

در دوره‌های بعدی این منطقه بخشی از امپراتوری‌های ماد، هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی گشت. در زمان ساسانیان منطقه امروزی عراق را ناحیه آسورستان یا دل ایرانشهر می‌نامیدند. بیشتر بخش شرقی منطقه امروزی کردستان عراق در زمان ساسانیان در استان شادپیروز قرار داشت. پروفسور ان لمبتون در تاریخ ایلات ایران از قول ابن بلخی می‌نویسد: کردان زبدگان لشکر ساسانی بودند

شرف‌الدین بدلیسی حدود کردستان را در روزگار صفوی و در کتاب شرف نامه خود با افزودن ولایت لرستان یک جا ذکر می‌کند و در شرفنامه سرزمین لرستان و قوم لر را با کردها یکی می‌شمارد.

احمد کسروی، در شیخ صفی و تبارش، تاریخ تبار و زبان مردم اذربایجان می‌نویسد: پیش از صفوی هیچ شاعر ترک گویی در آذربایجان پیدا نشد چون زبان فارسی در آنجا زبان نوشتار و گفتار بود و همگی مردم هر که ماد و آریایی تبار بودند به زبان پهلوی آذری گفتگو می‌کردند که همانند لری و کردی بود.

 جمعیت و سرزمین کردستان

 

تمام سرزمین کردستان از زمان امپراتوری ماد تا سال ۱۵۱۴ میلادی یکی از ایالات ایران بود. در جنگ چالدران که بین نیروهای شاه اسماعیل اول صفوی و سلطان سلیم اول عثمانی در سال ۱۵۱۴ میلادی انجام گرفت بر اثر شکست ایران، بخشی از سرزمین کردستان از ایران جدا شد و نصیب عثمانی گردید. امپراتوری عثمانی سالها بر بخش جدا شده سرزمین کردستان از ایران، فرمان‌راندند تا اینکه با پایان جنگ جهانی اول و نابودی امپراتوری عثمانی متصرفات آن: سرزمین کردستان، سرزمینهای عربی، آسیای کوچک و بالکان تدریجا تقسیم و یا مستقل گردیدند. بخش جدا شده سرزمین کردستان از ایران، در نقشهٔ جغرافیای امروزی در سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه قرار می‌گیرد.

به علت اینکه آمارگیری دقیقی از جمعیت کردها انجام نگرفته تمام آمارهای ارائه شده تخمینی هستند. بنا به برآوردهای غیررسمی جمعیت و مساحت این منطقه به طور تقریبی ۲۵ میلیون نفر در منطقه‌ای به وسعت ۱۹۰۰۰۰ کیلو متر مربع است. ناحیه زیست کردزبانها عمدتاً کوهستانی است که از شرق به دامنه‌های شرقی کوه‌های زاگرس منتهی می‌شود. از این قسمت به طرف جنوب و حد فاصل همدان و سنندج امتداد می‌یابد. در طرف جنوب هم کرمانشاه، ایلام و بخش‌هایی ازلرستان و از طرف دیگر به کرکوک و موصل ختم می‌شود. از شمال به طرف ماردین، ویران‌شهر و اورفه امتداد یافته، آن گاه از شمال به طرف ملاطیه و حوزه رود فرات می‌رود تا به کمالیه میرسد. در قسمت‌های شمالی کردستان محدود به کوهستانهای مرگان‌داغ و هارال‌داغ است که به طرف ارزنجان و ارزروم امتداد می‌یابد. البته در تمام مناطق ذکر شده بسیاری اقوام غیر کردزبان نیز زندگی می‌کنند.

کوههای این منطقه در زمستانها پوشیده از برف است و در تابستانها با آب شدن برفها به مانند فرشی سبز رنگ از زیباترین مناطق دیدنی جهان می‌شود. چراگاههای آن که در دورانهای دور پرورش دهنده اسب‌های مادی بوده‌اند امروزه نیز برای چرای گوسفندهای عشایر و ایلات کرد از اهمیت به سزایی برخوردارند. مناطق کردستان اگر چه کوهستانی است اما همین مناطق کوهستانی دارای دره‌های وسیع و حاصلخیزی نیز است.

 زبان

 

کردی که اکثر کردها در (ترکیه، ایران، عراق و سوریه) با آن صحبت می‌کنند زبان ادبی و نیمه رسمی به شمار می‌رود و در کشور عراق از زمان اشغال قوای انگلیس تاکنون در مدارس تدریس می‌شود خود به دو بخش تقسیم می‌شود:

  • کردی شمالی یا کرمانجی
  • کردی جنوبی یا سورانی

کرمانجی شمالی گویش کردهای شمال خراسان، ناحیه مرزی ایران و ترکیه، روستاهای تکاب وشاهیندژ، آناتولی شرقی و شمال عراق است. از لحاظ جمعیتی اکثر کردها با یکی از دو لهجه فوق صحبت می‌کنند.

هنگامی که از زبان کردی سخن به میان می‌آید، مقصود زبانی است که کردها هم اینک با آن سخن می‌گویند. برخی از زبان شناسان و شرق شناسان غربی که با زبان کردی مانوس بوده‌اند، بیشتر این اطلاعات را به شکلی کلی یا ویژه ارائه داده وگفته‌اند که: این زبان در عداد زبانهای هندواروپایی و خانواده‌های هند و ایرانی و در زمرهٔ زبانهای ایرانی است وبا زبان فارسی قرابت نزدیکی دارد.


به نظر برخی از دانشمندان قبایل ماد و قبایل پارس همزبان بوده و هر دو به یک گویش سخن میگفته‌اند. تئودور نولدکه خاورشناس آلمانی، معتقد است که اگر روزی زبان مادی درست شناخته شود، بدون شک خویشاوندی بسیار نزدیکی با زبان پارسی باستان خواهد داشت، اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است.... پروفسور ن. مکنزی نوشته است که در نظر اول می‎توان انتظار داشت که منظور از زبان مادیان زبان کردی است... معتبرترین زبانشناس زبان کُردی ولادیمیر مینورسکی نیز همین نظر  را تایید می‌کند:

«اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس برسر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده‌است و این همه قبیله و تیرهٔ مختلف کرد که به یک زبان ایرانی و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم می‌کنند؛ از کجا آمده‌اند؟» (مینورسکی ۱۹۷۳)

پیدایش زبان کردی چگونه بوده است؟ آشکار است که زبان هر زاد و بومی زبان ساکنان آن است؛ اگر رویدادهای تاریخی باعث ایجاد تغییرات نژادی نشده باشد آن زبان همان زبان ساکنان دیرین آن سرزمین است. عکس این موضوع نیز صادق است. اینک ببینیم این موضوع در مورد زبان کردی چگونه صدق می‌کند؟

دورانی که، قوم ماد خود را به ایران کنونی و غرب آسیا رسانید با نژادهای خوزیانی، لولوبیان، گوتی، کاسی، (خوری یا هوری‌ها) - که در دامنه‌های آن سوی کوههای زاگرس می‌زیستند و تا حد مناسبی زندگی خود را سامان داده بودند و حکومت و تمدنی نسبتاً پیشرفته تأسیس کرده بودند – مواجه شدند.

مادها ظرف ۲۰۰ سال طومار این حکومتها را در هم پیچیدند و در سال ۶۱۲ پیش از میلاد مسیح امپراتوری بزرگ ماد را بنیان نهادند و بدین ترتیب زبان مادی به زبان رسمی بدل شد. از آن زمان تا هنگام انتشار اسلام در کردستان، سیزده قرن سپری شده‌است. در این مدت طولانی سرزمین ماد بزرگ و کوچک و سرزمین‌های دیگری که به سرزمین ماد ملحق شده اند؛ از حیث نظامی و سیاسی بسیار دست به دست شده‌اند. و قدرت سیاسی به دست افراد مختلفی - که زبان آنها با زبان مادها متفاوت بوده‌است - افتاده‌است. هر حکومتی هم که برسر کار آمده زبان خود را به عنوان زبان رسمی تحمیل کرده‌است. در اوضاع واحوال آن روزگاران، که تمامی بنیادهای اجتماعی کم رنگ شده و رو به افول نهاده بوده‌است، این جابه جایی درقدرت نمی‌تواند از تأثیر نهادن بر این بنیادها برکنار بوده باشد. تاریخ، برخی رویدادها را ثبت کرده‌است که طی آن، سلطهٔ سیاسی بریک سرزمین، تغییرات نژادی بنیادی و ایستایی زبان را در آن سرزمین باعث شده‌است. امروز ردپای تأثیر جابه جایی در قدرت را در شرق قلمرو امپراتوری ماد به وضوح می‌توآن دید. به عکس در بخشی از غرب سرزمین ماد، بنیادها همچنان دست نخورده مانده‌است. بلکه تسلط مادها وضعیت نژادی وزبانی برخی از سرزمین‌هایی را که بعدا به قلمرو مادها ملحق شد، تغییر داده و به مسیر توسعهٔ مادی کشانده‌است و به موازات بخش غربی قلمرو خود، آنها را توسعه داده‌است. بیشتر تاریخ شناسان پر آوازه براین باورند که، کردهای امروز نوادگان مادهای دیروزند.

 
بیژن كامكار، خواننده و آهنگساز کرد

زبان پارتی (فارسی = پهلوی اشکانی)، که به نظر زبان شناسان همراه با زبان مادی در زمرهٔ زبانهای شمال شرقی، خانوادهٔ زبان ایرانی جای می‌گیرند؛.بیش از دیگر زبانها بر زبان مادی تأثیر نهاده‌است و امروزه رد پای این تأثیرات در گویش آیینی زبان کردی، دیده می‌شود.

هم‌زمان با سقوط و فروپاشی امپراتوری ساسانیان و ترویج اسلام در ایران، وقفهٔ تازه‌ای برای زبان کردی آغاز شد - که جداگانه در مورد آن بحث خواهد شد - تنها مشکل این است که ما از زبان مادی اوآخر دورهٔ ساسانی سند مکتوبی در دست نداریم تا موشکافانه در بارهٔ آن اظهار نظر کنیم. اما این موضوع سبب نخواهد شد که نتوانیم بگوییم: این زبان در آن زمان زبان مادی بوده‌است. که به نسبت زبان رایج دوران اقتدار امپراتوری، دستخوش تغییرات ۱۳۰۰ ساله شده‌است. به همان نسبت که زبان پارسی باستان پیشرفت کرده و به زبان دری / پارسیک تبدیل شده و آمادگی و ظرفیت آنرا یافته‌است که زبان پارسی کنونی از آن جدا شود؛ یک نتیجه گیری آنی اقتضا می‌کند که، زبان مادی هم پیشرفت کرده و دستخوش چنان تحولات و دگرگونی‌هایی شده باشد؛ که استخراج زبان کردی از آن ممکن شده باشد.

دین و مذهب

کردها در استان‌های کرمانشاه و ایلام شیعه و بخشی اهل‌سنت هستند. در استان لرستان ایران جمعیت قابل ملاحظه‌ کرد شیعه‌ زندگی می‌کنند. کردهای خراسان نیز شیعه هستند. در استان‌ کردستان و بخش‌هایی از استان آذربایجان غربی اهل‌سنت هستند. در بین کردها نزدیک به ۵۰ هزار خانوار و شاید بیشتر یزیدی هستند. علاوه بر این، گروهی نیز که به یارسان و اهل حق معروفند در میان کردها هستند. سایر کردها نیز مسیحی یا یهودی هستند.

بخش‌های کردنشین ایران

 
سنندج، مرکز استان کردستان ایران

مقاله‌ اصلی: بخش‌های کردنشین ایران

نواحی کردنشین ایران شامل استان کردستان، بخش‌هایی از استان آذربایجان غربی، کرمانشاه، بخش‌هایی از ایلام و بخش‌هایی از لرستان است. در قسمت‌هایی از استان خراسان شمالی و قسمت‌هایی از خراسان رضوی نیز مناطقی وجود دارند که مردم در آن مناطق به زبان کرمانجی صحبت می‌کنند که‌ از این میان می‌توان به‌ مناطق: اسفراین، بجنورد، شیروان، قوچان، درگز، چناران و باجگیران اشاره‌ نمود. مردم کردتبار این مناطق بنا به روایت تاریخ از ایل افشار هستند که در زمان شاه اسماعیل از منطقه جنوب دریاچه اورمیه به این نواحی برای محافظت از قلمرو شاه اسماعیل کوچ داده شدند و بنا به روایتی دیگر شاه اسماعیل آنان را به خاطر تضعیف سرکشی خان‌های کرمانجی و استفاده از آنان در مقابله با حملات بی امان ازبکان به خراسان بزرگ کوچاند.(حرکت تاریخی کرد به خراسان)

تدریس زبان کردی در مدارس دولتی بلامانع است و طبق قانون اساسی ایران تدریس ادبیات زبان‌های قومی از جمله زبان کردی در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است (اصول پانزدهم و نوزدهم) ولی در عمل تا امروز انجام نیافته‌است. همچنین در ایران تأسیس و انتشار رسانه‌های همگانی به زبان‌ها و یا گویش‌های منطقه‌ای کاملاً آزاد است، البته باز هم این را باید اضافه کرد که این فقط یک قانون است و در عمل اجرا نمی شود و انتشار رسانه های به زبان کردی با مخاطرات و محدودیت های بسیاری روبرو است و در عمل امکان پذیر نیست.

استفاده از نام‌های مادی که مستقیما به پادشاهان و سرداران ماد یا اعلام فرهنگی آنها مرتبط است در نام‌های کردی به وفور کاربرد دارد.

 

۱. از نام‌های کردی مورد استفاده در بین مردم که با تاریخ ماد مرتبط است میتوان به: آباکو آترین آتوی آرباکو آرتیکاو... همه این نام‌های از مدخل ۱ تا ۴۰ یکی از کتب مربوط به نامهای کردی و بخش حرف آ برداشت شده که خود ناشی از وسعت این نام‌های است.

منابع:

کردها نوادگان مادها - و. مینورسکی - ۱۳۸۲ نشر: ژیار

  1. ـ سیسیل جی ادموندز: كردها، ترك‌ها، عرب‌ها ص 13، ترجمه يونسی
  2. بنیان‏های تاریخی کردان
  • کرد و کردستان - و. نیکیتین - ترجمه محمد قاضی - نشر درایت ۱۳۶۳.
  • ک.توحدی, حرکت تاریخی کرد به خراسان, انتشارات توس و اسفند, ۱۳۶۶و۱۳۷۸.
  • فارسی سال دوم راهنمایی (درس۱۲: بهاران آبیدر)، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، ۱۳۸۵.
  • صفا، ذبیح اللّه، تاریخ ادبیات در ایران (۸جلد)، انتشارات فردوس.
  • تاریخ ایران، سرپرسی سایکس، ۱۳۵۵.
  • کتاب تاریخ ایران دکتر خنجی PDF

 

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


زندگی نامه ی ماموستا هیمن
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 5:25 | بازدید : 4971 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

سرگذشت:

محمدامین شیخ‌الاسلامی مُکری ملقب به‌ هیمن (به‌ معنی متین) و یا هیمن موکریانی (زاده‌ بهاروی در روستای شیلان آباد از توابع مهاباد در شمال غرب) ایران دیده‌ به‌ جهان گشود. پس از به پایان رساندن آموختن در خانقاه شیخ برهان در شرفکند، هیمن در سال 1942 همراه با دوست خود هژار به‌ جمعیت احیای کرد (کومه‌لهٔ ژیانه‌وهٔ کورد) پیوست. در جمهوری مهاباد (ژانویه تا دسامبر ۱۹۴۶) به‌ عنوان شاعر ملی جمهوری کردستان ملقب شد و منشی حاجی بابا شیخ، نخست وزیر آن جمهوری گشت.

پس از سقوط جمهوری، هیمن به‌ شهر سلیمانیه در کردستان عراق پناهنده‌ شد و در آنجا اقامت گزید. در آنجا دستگیر شد ولی مخفیانه به لاچین بازگشت. پس از قرارداد آشتی ۱۱ مارس ۱۹۷۰ میان مبارزه‌گران کرد و حکومت عراق، هیمن به بغداد رفته و در آنجا اقامت گزید و عضو فعال فرهنگستان علوم کرد شد.

هیمن پس از سرنگونی پادشاهی پهلوی (۱۹۷۹) به‌ صفوف پیشمرگان حزب دموکرات کردستان ایران پیوست و تا کنگره‌ چهار در حزب باقی ماند و بعد از آن خود را به حکومت جمهوری اسلامی ایران تسلیم کرد و در ایران یک انتشاراتی کردی به نام انتشارات صلاح‌الدین ایوبی در شهر ارومیه برپا کرد. آن انتشاراتی از بهار ۱۹۸۵ یک فصلنامه فرهنگی به نام سروه (نسیم) به چاپ می‌رساند که هیمن تا زمان درگذشتش مسئول آن فصلنامه بود.او قبل از انقلاب مردم ایران در سال 1357 هیمن در روزنامه کردستان که در تهران منتشر می‌شد، همکاری می‌کرد.

آثار هیمن

  • "تاریک‌ و‌ روون"، مجموعه‌ اشعار 1974
  • "نالهٔ جودایی"، مجموعه‌ اشعار 1979
  • "پاشه‌روکی ماموستا هیمن"، مجموعه‌ مقالات، مهاباد 1983
  • "چه پكيك گول و چه پكيك نيرگز"

هیمن در روزنامه‌های کوردستان، هه‌واری کورد (فریاد کرد)، هه‌واری نیشتمان (فریاد میهن)، گروگالی مندالان (قیل‌وقال کودکان)، آگر (آتش) و هه‌لاله (لاله) نیز می‌نوشت.

·         منابع :

  • حسامی، کریم: یاد هیمن، سوئد ۱۹۸۷.
  • بلاو، جویس (Joyce Blau): نوشتار هیمن مکریانی در دانشنامه ایرانیکا
  • ویکی‌پدیای انگلیسی.

 

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نظر سنجی

بنظرشماكدام يك ازشهرهاي كردنشين زيربيشترهدف تهاجم فرهنكي قراركرفته است؟

آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان kurdnews و آدرس kordstan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را د




آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 5108
:: کل نظرات : 147

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 47

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 5363
:: باردید دیروز : 5112
:: بازدید هفته : 27588
:: بازدید ماه : 60101
:: بازدید سال : 60101
:: بازدید کلی : 6209208